جدول جو
جدول جو

معنی حاجی ابراهیم - جستجوی لغت در جدول جو

حاجی ابراهیم(اِ)
درۀ حاجی ابراهیم، دره ای است که قسمتی از خط سرحدی غرب ایران، از شمال آن میگذرد. رجوع به جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص 41 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فِ اِ)
محمد بن ابراهیم فهمی شاعر. یکی از وکلای دارالکتب مصر. مولد او بسال 1873 میلادی در قاهره وی مدتی در زمرۀ صاحب منصبان مصری در سودان خدمت کرد و سپس به مصر آمد و ملازم محمد عبده بود تا در 1911 میلادی در دارالکتب مشغول کار شد. منفلوطی در مختارات خود او را از شعرای طبقۀ اول شمرده، شعر او در ممالک عرب مشهور است و درآن لغت کهن بسیار استعمال کرده است. او راست: البؤساء، ترجمه از تیره بختان (بینوایان) ویکتور هوگو که در سال 1903 میلادی چاپ شده و نیز مقدمۀ علوم تربیتی (التربیه الاولیه) و دیوان او در سه جزء بسالهای 1319 و 1326 هجری قمری چاپ شده و کتابچه ای در اقتصاد. و لیالی سطیح در انتقاد اخلاق عمومی و الموجز در علم اقتصاد که همه چاپ شده است. (معجم المطبوعات ص 736 و 737)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ده کوچکی است از دهستان پشت آربابای بخش بانۀ شهرستان سقز واقع در 26هزارگزی جنوب باختری بانه و شش هزارگزی مرز ایران و عراق و دارای 40 تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(یِ اِ)
از دهکده های انار قم است. (تاریخ قم ص 137)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
یکی از وزرای سلطان محمدخان ثالث او در اول منصب قضاوت داشت و سپس بمنصب میرمیرانی حلب رسید و در تاریخ 1010 هجری قمری که در اناطولی طغیانی بظهور آمد او بتنکیل آنان مأمور شد و چون چنانکه میبایست از عهده مأموریت خویش برنیامد در قونیه متقاعد گردید و در 1012 هجری قمری خزانۀ مصر را بدر سعادت برد و با رتبۀ وزارت بولایت مصر منصوب گردید و پس از 13 ماه که در مصر بودغلامان مصری او را بکشتند. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا